علی فلاحیان؛ نامش به وزارت اطلاعات و بزرگترین بحران امنیتی این تشکیلات و چند معاون پرحاشیهاش گره خورده است. در ادامه گزیده ای از گفتگوی او را می خوانیم:
ماجرای ویلای علی فلاحیان
- والله اول بار این حرفها را اکبر گنجی گفت. من نه ویلایی دارم و نه آهویی. یک کسی یک چیزی میپراند و من هی باید جوابش را بدهم. پخش همین حرفها سبب وهن موضوع میشود. اما واقعاً دروغ است. اصلاً توی این نظام، آن هم بین این حزباللهیها کسی میتواند ویلا داشته باشد، آن هم با آهو؟
- آقای گنجی وقتی حرفهایش و دروغهایش را علیه من شروع کرد، اینها هم شاملش بود. همان موقع گفتم این طوری نیست و دروغ میگوید. اما خب چه کار کنیم؟ بالاخره جوسازیهایی بود.
- ببینید اینها تجارت واقعی نمیکنند. به صورت صوری است. برای جمعآوری اطلاعات. این مقولات هم خیلی پیش رفته است و آقای یونسی اصلاً این مسائل را نمیفهمند که بخواهند بگوییم ما بستیم و باز کردیم.
- همان طور که خارجیها میگویند سیستم اطلاعاتی ما خیلی پیشرفته، هوشمند و آرام بود. مگر شهر هرت است که ما کار اقتصادی کلان بکنیم که روی بازار تاثیرگذار باشد؟ بعد مجلس داریم؛ شورای نگهبان داریم؛ رهبری داریم؛ اصلاً حق بود این آقایان این کار را ببندند. چون این مقوله را نمیشناسند. معنی این مقوله پیشرفته را نمیشناسند.
- جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و هدایت کشور؛ آن موقع وزارت اطلاعات در رشد اقتصادی و هدایت اقتصادی کشور نقش داشت.
- ما باید به هیات دولت گزارش میدادیم. مشورت میدادیم. این جزو وظایف وزارت اطلاعات است که در همه زمینهها جمعآوری اطلاعات کند و اطلاعات لازم و به موقع را به دستگاهها بدهد. همین الان هم اینها (مسوولان وزارت اطلاعات) این شناخت را ندارند. این کار پیچیده است.
- کار وزارت اقتصاد، کار دیگری بود. جمعآوری مالیات و...؛ وزارت اطلاعات اسمش اطلاعات است باید هر دادهای را به هر شکلی جمع میکرد.به این شرکتها گیر ندهید. ولش کنید. همین قدر که گفتم کافی است و غنیمت.اینها ایدههای پیشرفته جهانی بود.
- کیان تایر مربوط به صندوق بازنشستگی وزارت بود. البته در مورد آن هم یک کاری کردیم تا به مدیران برخی موارد را ثابت کنیم؛ یک بحث مفصل بود که صنایع ما در چه وضعی است.
- برخی میگفتند صنایع ما فرسوده است و باید آن را جمعآوری کرد. برخیها میگفتند باید صنایعمان را مودی فای(نوسازی) کرد. برخی میگفتند این کار هم نتیجه ندارد. ما آمدیم یک شرکتی را که منحل شده بود برای صندوق بازنشستگیمان خریدیم و «مودی فای» کردیم. چهار شیفتش کردیم.
- آقای محجوب میگفت کارگرها قبلاً دوست داشتند بروند شرکت نفت؛ شما چه کار کردید که حالا همه دوست دارند بیایند کیان تایر کار کنند؟ آن موقع اسمش کیان تایر بود الان اسمش البرز شده.
- حالا میگویم چه بلایی سر وزیر صنعت آوردیم. ما گفتیم ببینید یک کارخانه ورشکسته را مودی فای کردیم و تولیدش را به حداکثر رساندیم؛ 48 هزار تن تقریباً، و بعد تمامش را صادر کردیم. بعد وزارت بازرگانی آن زمان ...
- اصلاً همهاش را دادیم به خارج تا به اینها ثابت کنیم لاستیکی را که در ایران نمیخرند، همهاش مشتری خارجی دارد. بعد جلو صادراتش را گرفتند