اعلام محرمانه بودن مذاکرات دست طرف مقابل را که دشمن تابلودار اسلام و مردم ایران است برای انتشار خبر به گونهای که مطلوب خود باشد باز میگذارد و به آنها اجازه میدهد افکار عمومی را مطابق خواست و نظر 5+1 مدیریت کنند.
حسین شریعتمداری امروز شنبه 27/07/92 طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: 1- اگرچه آقای ظریف، وزیر محترم امور خارجه کشورمان تاکید کرده است مذاکرات ژنو محرمانه است!- که به آن خواهیم پرداخت- ولی ذوقزدگی بیسابقه حریف و اظهارنظر مقامات رسمی کشورهای طرف مذاکره که بعد از پایان دور دوم مذاکرات در بیانیهها و یا کنفرانسهای خبری مطرح شده و حجم انبوهی از اخبار مربوط به مذاکرات ژنو را به خود اختصاص داده است، حکایت از آن دارد که در مقابل امتیازهایی که دادهایم و یا قول دادهایم و قرار است بدهیم، هیچ امتیازی نگرفتهایم. این واقعیت تلخ واضحتر از آن است که «محرمانه» بماند! به بیان دیگر، ذوقزدگی بیسابقه حریف نشان میدهد در جریان مذاکرات ژنو، امتیازات برجستهای که برای آنها غیرمنتظره بوده است، دریافت کرده و یا قول دریافت آن را گرفتهاند. از سوی دیگر، مقامات رسمی کشورهای 5+1 با صراحت اعلام کردهاند که هیچ امتیازی به جمهوری اسلامی ایران ندادهاند و تاکید کرده و میکنند که ایران اسلامی ابتدا، بایستی «اعتماد» آنها را جلب کند و گامهای عملی و موثری در این زمینه بردارد و سپس درباره امتیازاتی که قرار است به ایران داده شود، مذاکراتی صورت پذیرد! بنابراین آنچه با جرات درباره مذاکرات ژنو میتوان گفت این است که حریف امتیاز- و یا قول امتیاز- گرفته و در مقابل هیچ امتیازی نداده است. اگر اینگونه باشد- که شواهد از آن حکایت میکنند- با پوزش باید پرسید؛ غیر از امتیازاتی که احتمالا به حریف داده و یا قول آن را دادهایم، چه نکته و بخش درخور توجه دیگری هست که باید محرمانه بماند؟!
2- به این اظهارنظرها که مقامات رسمی کشورهای گروه 5+1 بر آن تاکید ورزیدهاند توجه کنید.
- خانم «وندی شرمن» رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکا بعد از پایان مذاکرات در پاسخ به سؤال خبرنگار CNN که پرسیده بود؛ آیا هیئت ایرانی در این مذاکرات دستاوردی داشته است؟ میگوید؛ «آنها باید خودشان به این سؤال پاسخ بدهند. آنها معتقدند که در این مذاکرات دستاوردهایی داشتهاند» و سپس تاکید میکند؛ «تا وقتی ایران، اقداماتی را که ما میخواهیم انجام ندهد هیچ تعدیلی در تحریمها ایجاد نخواهد شد. هنوز اتفاقی نیفتاده که بخواهد تحریمها تعدیل شود. زمان بسیار طولانی خواهد بود. اختلافات زیادی هست و هیچ توافق فوری در میان نیست».
شرمن در همان مصاحبه میگوید؛ «با صراحت کامل موضع خود را بیان کردهایم، ایران باید به همه تعهدات و مسئولیتهای خود بر اساس NPT و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد عمل کند».
- ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس میگوید؛ باید گام اول را ایران بردارد و اعتمادسازی کند، ما به گام ایران پاسخ خواهیم داد.
- یک مقام رسمی و عالیرتبه آمریکایی- که نخواسته نامش فاش شود و حدس زده میشود که همان خانم شرمن باشد- به خبرنگاران گفته است؛ سیاست ایالات متحده آمریکا این است که فشار اقتصادی بر ایران را در طول دوران مذاکرات حفظ کند.
- سخنگوی کاخ سفید تاکید میکند، طرح ارائه شده از سوی ایران در ژنو، به لحاظ جدیت و عملگرایی بیسابقه بود.
- وزیر خارجه فرانسه میگوید؛ پاریس با نگاهی محتاطانه پذیرای رویکرد دیپلماتیک جدید ایران است.
- جی کارنی میگوید؛ من در این مدت هرگز شاهد چنین مذاکرات فشرده، مفصل، مستقیم و صریحی با هیئت ایرانی نبودهام.
- وزیر خارجه آلمان تصریح میکند؛ مذاکرات ژنو امید ما را برای رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک با ایران تقویت کرده است.
- کاترین اشتون، مذاکرات ژنو را مفصلترین و پرمحتواترین مذاکرات برگزار شده بین دو طرف معرفی میکند.
... و دهها نمونه مشابه دیگر که در گزارش خبری امروز کیهان آمده است و تکرار آن به درازا میکشد و ضرورتی ندارد.
3- از مجموع اظهارنظر مقامات رسمی حریف میتوان نتیجه گرفت که؛
- تمامی اعضای گروه 5+1 و مقامات عالیرتبه کشورهای متبوعشان از نتیجه مذاکرات خشنود هستند و طرح ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی ایران را، «بیسابقه»، «امیدوارکننده»، «جدی» و در صورتی که عملیاتی شود، تامین کننده خواست و نظرات خود میدانند.
- اعضای گروه حریف تاکید میکنند که هیچ امتیازی به ایران ندادهاند.
- نمایندگان و مقامات بلندپایه کشورهای عضو 5+1 تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران باید به تعهدات بینالمللی خود- که قطعنامههای باجخواهانه شورای امنیت سازمان ملل نیز بخشی از آن است- عمل کند.
- مقامات آمریکایی و اروپایی و مخصوصا اوباما به عنوان بالاترین مقام رسمی آمریکا، رویکرد جدید ایران را که تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در ژنو نمایندگی کرده است، ناشی از فشار تحریمها ارزیابی میکنند و...
اکنون و با توجه به موارد فوق جای این سؤال است که غیر از «نرمش نقد» و دادن امتیاز- یا قول امتیاز- به حریف، چه دستاوردی داشتهایم؟! حریف حتی «وعده نسیه» هم نداده است و اقدام متقابل را به تامین کامل نظرات و خواستههای خود مشروط کرده است!
4- در این میان، تاکید بر محرمانه بودن مذاکرات ژنو! تعجبآور است؛ چرا که؛
اولا؛ مذاکرات با حضور نمایندگان گروه 5+1 و هیئتهای همراه آنان صورت پذیرفته که هیچیک از آنها نمیتوانند محرم اسرار جمهوری اسلامی ایران باشند و تنها در یک حالت، به تعهد خویش پایبند خواهند بود که محرمانه ماندن مذاکرات را به نفع خود ارزیابی کنند. یعنی به زیان ایران اسلامی.
ثانیا؛ اعضای 5+1 و رسانههای نزدیک به آنها در مصاحبهها و گزارشهای خود تقریبا هیچ نکته محرمانهای را باقی نگذاشتهاند و روند مذاکرات را- اگرچه به صورت احتمالا ناقص و با حذف یا تحریف برخی موارد- انتشار دادهاند. به عنوان مثال؛
سایت دبکا فایل وابسته به سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی، گزارشی با 7 محور را به عنوان پیشنهاد ایران- گام اول- منتشر کرده است، وبسایت «المانیتور» طی گزارشی از سوی خانم «باربارا اسلاوین» نیز گزارش تقریبا مشابهی را روی خروجی خود گذارده است، روزنامه نیویورکتایمز در شماره دیروز خود طی مقاله مبسوطی به قلم «مارک رندلر»، متن پیشنهادی ایران به 5+1 را انتشار داده است و....
ثالثا؛ اعلام محرمانه بودن مذاکرات از یکسو دست طرف مقابل را که دشمن تابلودار اسلام و مردم ایران است برای انتشار خبر به گونهای که مطلوب خود باشد، باز میگذارد و به آنها اجازه میدهد افکار عمومی را مطابق خواست و نظر 5+1 مدیریت کنند و از سوی دیگر، دست رسانههای خودی را برای بیان واقعیات و مقابله با عملیات روانی حریف میبندد و این مصداق همان گلایه سعدی در گلستان است که «سگها را گشادهاند و سنگها را بسته»!
رابعا؛ خودداری از اعلام آنچه در مذاکرات گذشته است، به این تلقی - و شاید توهم- در افکار عمومی داخل کشور دامن میزند که اگر مذاکرات آنگونه که آقای ظریف در صفحه فیسبوک خود اعلام کرده است «با استحکام» صورت پذیرفته چرا باید محرمانه باشد؟! به بیان دیگر، تیم محترم هستهای کشورمان با اعلام محرمانه بودن مذاکرات، این تردید را در افکار عمومی پدید میآورد که مبادا، امتیازات «نابهجایی» به حریف دادهاند که از اعلام آن بیم دارند؟!
گفتنی است که وزارت خارجه آمریکا بعد از پایان مذاکرات ژنو با صدور بیانیهای اعلام کرد، «هیچ اقدامی که نگرانی اسرائیل را در پی داشته باشد، انجام نخواهیم داد»! و مسئولان ارشد مذاکرهکننده آمریکا، از جمله، ویلیام برنز- در گذشته- و خانم وندی شرمن- مسئول ارشد کنونی- بلافاصله بعد از مذاکرات به تلآویو رفته و رسما اعلام کرده بودند که هدف از سفر آنها، ارائه گزارش نشست 5+1 با ایران به مقامات رژیم صهیونیستی است.
5- و اما، با توجه به مسائلی که در چالش 10 ساله هستهای کشورمان با طرف مقابل در میان بوده است، و نیز با استناد به اظهارات رسمی حریف، محتوای مذاکرات ژنو چندان دور از دسترس نیست که پرداختن به آن در این وجیزه به درازا میکشد و تنها به این نکته اشاره میکنیم که؛ هرچند به نظر میرسد انگیزه مسئولان محترم دولت از نرمش در مذاکرات، بهرهگیری تاکتیکی برای پیشبرد اهداف فعالیت صلحآمیز هستهای ایران اسلامی بوده است ولی این «تغییر لحن» از نگاه حریف به «تغییر استراتژی» ترجمه شده است به عنوان مثال، مقامات رسمی آمریکا تاکنون با صراحت ایران را به تلاش برای تولید سلاح هستهای متهم نکرده بودند و با توجه به دادههای- هرچند مغرضانه- بازرسان آژانس، از تعبیر «احتمال تلاش برای تولید سلاح هستهای» استفاده میکردند، ولی اوباما در نطق اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل برای اولین بار ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم کرد! و یا اینکه، گرایش جمهوری اسلامی ایران به مذاکره با آمریکا- اشاره به مکالمه تلفنی آقای روحانی با اوباما- را ناشی از فشار تحریمها دانست و تعجبآور آن که رئیس جمهور محترم کشورمان نیز با اشاره به اینکه «خزانه کشور خالی است»! آنهم در حالی که تیم هستهای عازم ژنو بود، به گونهای ناخواسته ادعای اوباما را تایید کرد! و... و بالاخره باید به این نکته توجه داشت که در دنیای امروز، سهم هر کشوری را- بخوانید حق هر کشوری را- متناسب با اقتدارش میدهند و نه نرمش نابهجا در سر میز مذاکره. بدیهی است در این یادداشت، بخشی از روند مذاکرات به تناسب موضوع دنبال شده است و صد البته باید گفت در پی نادیده گرفتن تلاش بیوقفه تیم مذاکرهکننده کشورمان و نقاط مثبت آن نبوده و نیستیم.
فعال سیاسی عربستانی با تاکید بر اینکه رژیم آلسعود به خاطر ساختار حکومتیاش و اعتراضات مردمی که با آن مواجه است، در معرض سقوط و فروپاشی قرار گرفته، گفت: خاندان حاکم در حل و فصل اختلافات داخلی ناکام مانده است.
«حمزه الشاخوری»در عربستان، اظهار داشت، رژیم آل سعود به خاطر رسواییها و فساد امیران و تشدید سرکوب و مصادره حقوق مردم و تجاوز سرویس امنیتی به بخش وسیعی از مردم، مشروعیت خود را از دست داده است.
این فعال سعودی در پاسخ به سوالی درباره تاسیس «الجیش الاسلامی» یا «ارتش اسلامی» در سوریه گفت: هدف ریاض از تاسیس «ارتش اسلامی» در سوریه و تجهیز آن گسترش دامنه هرج و مرج و ویرانی در این کشور است، در واقع هر وقت سوریه به حل و فصل سیاسی و خروج از بحران نزدیک میشود، آل سعود نیروهای خود را بسیج کرده و به حالت آماده باش در میآید.
وی درباره انگیزههای ریاض برای وارد کردن 1300 بمب خوشهای برای سرکوب اعتراضهای مردمی در این کشور گفت: هیچکدام از معاملات تسلیحاتی عربستان در معادلات و موازنه نظامی در منطقه تاثیرگذار نیست، ارتش سعودی ضعیفتر از آن است که وارد جنگ شود و خاندان آل سعود بر این مسئله اشراف دارند؛ از این رو برای حمایت و حافظت از خودشان همیشه از ارتشهای غربی طلب کمک میکنند.
آنچه در زیر میآید، مشروح این گفتوگو است:
فارس: هدف عربستان از تاسیس «ارتش اسلامی» در سوریه چیست، آیا میتوان احمد الجرباء را عبدالفتاح سیسی دیگر دانست؟
الشاخوری: در سایه رخدادهای جاری و بازنگری دشمنان سوریه در مواضع خود و هم پیمانیهای جاری، نباید تاریخ سیاسی عربستان و نقش این کشور در منطقه را فراموش کنیم. اهداف و منافع عربستان از گذشتههای دور تاکنون با اهداف و مقاصد غربی پیوند خورده و این کشور همواره در اجرای سیاستها و توطئههای صهیونیستی – آمریکایی علیه امت اسلامی و عربی گام برداشته است. به همین دلیل به راحتی میتوان نقش عربستان در سوریه، مصر، بحرین، لبنان و دیگر کشورها را درک کرد. هیچ طرفی برای حفظ منافع غرب و اسرئیل در منطقه حریصتر از آل سعود نیست، آنها به تحرکات خود ادامه میدهند و به خوبی میدانند که وجود آنها در گرو تداوم همکاریشان با غرب است. به همین دلیل هدف عربستان از تاسیس «ارتش به اصطلاح اسلامی» در سوریه، گسترش هرج و مرج و ویرانی در این کشور است، به همین خاطر هر وقت سوریه به حل و فصل سیاسی و خروج از بحران نزدیک میشود، آل سعود به حالت آماده باش در میآید.
فارس: دلیل مخالفت سوریه با سیاست آمریکا مبنی بر انهدام تاسیسات شیمیایی سوریه چیست؟
الشاخوری: واقعیت ماجرا این است که عربستان مخالف انهدام سلاحهای شیمیایی سوریه نیست؛ عربستان با هرگونه اقدام علیه کشورها و گروههای مقاومت مخالف نیست، به دور از میزان تاثیر انهدام تاسیسات شیمیایی سوریه در توازن قدرت آنچه که برای عربستان اهمیت دارد، بیثباتی و ناامنی و عدم توقف کشتار و هرج و مرج در سوریه است. یک اتفاق نظر کامل میان خواستههای اسرائیل و ریاض ودیدگاه آنها درباره حل و فصل بحران وجود دارد، هر دو طرف علاوه بر انهدام تاسیسات شیمیایی سوریه خواستار ویرانی این کشور هستند. ریاض از تمایل واشنگتن بعد از توافق بین المللی درباره سلاحهای شیمیایی سوریه، به حل و فصل سیاسی بحران سوریه خشمگین است.
فارس: اوضاع داخلی و اعتراضات مردمی عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
الشاخوری: چالشهای داخلی که رژیم آل سعود با آن مواجه است، تنها در اعتراضات مردمی خلاصه نمیشود. میتوان گفت که رژیم در معرض فروپاشی و سقوط قرار گرفته، شاید برخی این سخن را آرزو و غیبگویی به شمار آورند، ولی واقعیتهای موجود و بحرانهایی که ساختار رژیم و کشور با آن مواجه است، این گفته را تایید میکند. علیرغم ثروتهای هنگفت حاصل از نفت و گاز، ریاض در تامین و توسعه زیر ساختهای بخشی اعظمی از کشور شکستخورده است. امروز مردم از فقدان زیر ساختهای مناسب و نبود خدمات در بخش مسکن، بهداشت، آموزش ارتباطات رنج میبرند، نرخ بیکاری میان زنان و مردان به طور مساوی افزایش یافته، فاسد تمام بدنه رژیم از رأس هرم قدرت گرفته تا وزراء، قضات و دیگران مسئولان در بر گرفته است. علاوه بر این خاندان حاکم و مالک کشور! نتوانسته، اختلافات خود را درباره رسیدن به مناصب و پستهای عالی حل و فصل کند. هیئت بیعت که ملک عبدالله آن را تاسیس کرده، بود و نبودش فرقی ندارد؛ چراکه خود پادشاه بعد از مرگ دو ولیعهد این کشور یعنی «شاهزاده سلطان» و «شاهزاده نایف» به نظام و مقررات آن پایبند نیست. امروز جنگی آشکار در خاندان سعودی برای رسیدن به قدرت وجود دارد که از شاخصترین این چهرهها میتوان به «شاهزاده متعب» و «خالد التجویری» اشاره کرد که سرانجام یک توافق و صیغه جدید میان «شاهزاده محمد بن نایف»، وزیر کشور و «شاهزاده بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و سایر فرزندان شاهزاده سلطان و «ملک فهد» منتهی شد. درباره اعترضات مردمی که برآمده از چالشهای موجود در کشور است، نیز باید گفت این اعتراضات مشروعیت نظام را از زیر سوال میبرد. آنطور که آل سعود و رسانههای فرقهگرای این رژیم وانمود میکنند، اعتراضات مردمی جزئی و مربوط به اقلیت شیعی نیست، همه اقشار مردم خشمگین هستند، حتی شاید در برخی مناطق سنینشین این اعتراضات گستردهتر و عمیقتر باشد و این برای ثبات رژیم خطرناکتر از اعتراضات شیعیان است، اعتراضاتی که آل سعود در محاصره آن با ایراد اتهاماتی همچون فرقهای بودن و ارتباط آن با اهداف و ایادی خارجی، ناکام مانده است.
فارس: انگیزه ریاض از امضای توافقنامه با شرکت «تکسترون» برای خرید 1300 بمب خوشهای به ارزش 640 میلیون دلار چیست؟ گفته میشود که از آنها برای سرکوب اعتراضات استفاده خواهد شد؟
الشاخوری: هیچکدام از معاملات تسلیحاتی عربستان در معادلات و موازنه نظامی در منطقه تاثیرگذار نیست، ارتش سعودی ضعیفتر از آن است که وارد جنگ شود و خاندان آل سعود بر این مسئله اشراف دارند؛ از این رو برای حمایت و حافظت از خود همیشه از ارتشهای غربی یاری میطلبد، همانطور که در جنگ دوم خلیج دیدیم. هدف از این معاملات تحکیم روابط عربستان با کشورهای غربی و ضمانت برخی منافع عربستان است، ما در اینجا به مثال بندر بن سلطان و تلاش مذبوحانه وی برای خرید موضع روسیه از طریق وسوسه آن به معاملات این چنینی اشاره میکنیم که با مخالفت مقامات روس مواجه شد. بله برخی سلاحها هستند که آل سعود در به کارگیری آنها علیه ملت عربستان مهارت دارد، تمام جهانیان در دو سال گذشته شاهد ظلم و ستم سرویسهای امنیتی عربستان به ملت خود به ویژه در مناطق شرقی بودند. آنها برای سرکوب تظاهرات مردمی به منازل فعالان یورش برده و از سلاحهای سبک و نیمه سنگین استفاده میکنند. روزنامه دیلی میرور به موضوع عقد قرارداد میان انگلیس و رژیمهای استبدادی اشاره میکند که منظور آن عربستان، ترکیه و مصر است.
انتهای پیام/ز
با توجه به ماموریت اصلی «شاهین» که در حوزه شناسایی و جمعآوری اطلاعات تعریف شده است، زیر دماغه آن دوربینی بکار رفته که حکم چشمان تیزبین این پرنده را دارد.
گروه امنیتی دفاعی در همان سالهای دفاع مقدس بود که جمهوری اسلامی ایران اولین گامها را برای استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین با ساخت پهپاد «مهاجر» برداشت.
چند سال پس از آن که ایران استفاده از این هواپیماها را به عنوان یکی از مولفههای اصلی در دکترین دفاعی خود گنجاند، «مهاجر»ها که حالا بعد از چند نسل، معروفترین خانواده پهپادی ایران هستند، جایگاه مهمی در این مسیر داشتند.
* شناسایی مناطق عملیاتی؛ ماموریت مهاجرها
نسل اول و دوم مهاجر به دلیل وضعیت آن زمان (ایام جنگ تحمیلی) بلافاصله در نیروهای مسلح به کار گرفته شدند که البته ماموریت اصلی آنها شناسایی و تصویربرداری از مناطق مورد نظر فرماندهان بود.
بعد از این دونسل، مهاجرهای نسل 3 و 4 ساخته شدند. مهاجر3 برای عملیات مراقبت هوایی و شناسایی اهداف مدنظر در فاصله 100 کیلومتری طراحی و ساخته شد که میتوانست در شرایط گوناگون جوی مأموریت خود را اجرا کند.
کاربرد این پهپاد مانند نمونههای قبلی، شامل مراقبت هوایی و شناسایی، جنگ الکترونیک، رله ارتباطی، دیده بانی و هدف یابی و دادن گرا، کنترل نوار مرزی جهت مبارزه با قاچاقچیان، کنترل ترافیک شهری، عکسبرداری جهت تهیه نقشه های جغرافیایی است و توان ارسال تصاویر گرفته شده به صورت آنلاین را دارد.
با پیشرفت صنایع هوایی قدس در امر طراحی و بهسازی پهپادها و بر اساس نتایج حاصله از نمونههای تحویل شده به نیروهای مسلح، هواپیمای مهاجر4 در ابتدا جهت عملیات مراقبت هوایی و شناسایی اهداف در فاصله 150 کیلومتری طراحی و ساخته شد.
* تغییر در نسل چهارم مهاجر
در بدنه مهاجر4 البته تغییراتی نیز به چشم میخورد. برای مثال به جای استفاده از طرح بال بالا در مهاجر2 و 3، در مهاجر4 از طرح بال پایین (نصب بال در پایین بدنه) استفاده شد که دارای مزایایی نسبت نمونه های قبلی است از جمله سطح مقطع راداری کمتر، کاهش سطح هواپیما از روبرو، کمک اثر سطح به بلند شدن پرنده در صورت برخاست از باند و همچنین کاهش نیروی مقاوم (درگ) القایی.
تغییرات طراحی مهاجر4 که بلوغ طراحی پهپادهایی در این رده را نشان میداد، به همین جا ختم نشد بلکه شکل بال این پرنده نیز بهبودهای زیادی یافت از جمله به جای شکل پیکانی بالهای مهاجر 2 و 3 در این نمونه از بال ذوزنقه ای استفاده شده است که علاوه بر کاهش درگ، به افزایش سفتی بال نیز کمک میکند، ضمن اینکه مساحت بال نیز افزایش یافته که به افزایش نیروی بالا برنده و در نتیجه افزایش وزن برخاست و محموله قابل حمل میانجامد.
بنا بر این گزارش، بیشینه سرعت مهاجر4 به حدود 200 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز آن نیز 15000 پا(حدود 4500 متر) میرسید که نسبت به مهاجر 2 و 3 که تا 11هزار پا توان صعود داشتند، میتوانست محدوده وسیعتری را پوشش دهد.
یکی از مدل های ساخته شده از نسل چهارم مهاجر، پهپاد «شاهین» بود که ویژگیهایی به مراتب بیشتر از دیگر نمونههای مشابه داشت.
* شاهین؛ سنگینترین پهپاد نزاجا
پهپادها را به چند جهت میتوان دسته بندی کرد: نوع ماموریت و یا میزان قدرت مانوردهی، برد، مداومت پروازی و وزن.
پهپاد «شاهین» که در حقیقت توسعه یافته نسل چهارم مهاجر است، با وزنی در حدود 230 کیلوگرم، به عنوان سنگین ترین پهپاد حاضر در نیروی زمینی ارتش به حساب میآید.
این پهپاد میتواند تا عمق 150 کیلومتری رفته، عملیات خود را انجام دهد و بازگردد و یا اینکه 300 کیلومتر به پیش رود و به پایگاه بعدی برسد که در این صورت برد عملیاتی آن دو برابر خواهد شد.
* چشمان تیزبین شاهین
با توجه به ماموریت اصلی «شاهین» که در حوزه شناسایی و جمعآوری اطلاعات تعریف شده است، زیر دماغه آن دوربینی بکار رفته که حکم چشمان تیزبین این پرنده را دارد؛ دوربینی که با قابلیت بزرگنمایی تا 28 برابر، میتواند کارایی این پهپاد را در حوزه ماموریتی خود به شدت افزایش میدهد.
سیستم ارسال تصاویر این پهپاد نیز همچون مدلهای دیگر پهپادهای ایرانی، از قابلیت ارسال آن لاین برخوردار بوده و میتواند فرماندهان را در کمترین زمان ممکن در جریان شناسایی مناطق مورد نظر بگذارد.
* عدم ذخیره اطلاعات بر روی پهپادهای ایرانی
از آنجایی که ذخیره اطلاعات بر روی هواپیماهای بدون سرنشین ممکن است در برخی مواقع به صلاح نباشد، معمولا ذخیره اطلاعات برروی پهپادهای ایرانی صورت نمیگیرد (اگرچه این توان وجود دارد) و اطلاعات به صورت مستقیم به ایستگاههای زمینی ارسال میگردد.
اگرچه ماموریت اصلی «شاهین» در حوزه شناسایی تعریف شده اما این پهپاد از گذشته مجهز به تسلیحات رهاشونده مانندانواع بمبها بوده که به این ترتیب می توان از آن در حوزه مقابله با برخی اهداف استفاده کرد؛ موضوعی که در برخی رزمایشها نیز مورد تست و ارزیابی قرار گرفته است.
* «شاهین» چطور کنترل میشود
با توجه به برد پروازی این هواپیما که کاملاً از دید کاربر خارج می شود، امکان هدایت آن به وسیله کاربر از ایستگاه کنترل زمینی به دو صورت نیمه خودکار و یا تمام خودکار وجود دارد.
در حالت نیمه خودکار، کاربر با دیدن اطلاعات پروازی هواپیما که در صفحه نمایش ایستگاه نشان داده میشود، هواپیما را متناسب با مأموریت، کنترل و هدایت میکند.
در حالت تمام خودکار، مختصات جغرافیایی نقاط از پیش تعیین شده و مسیر پرواز توسط کاربر از طریق ایستگاه کنترل زمینی در حافظه تجهیزات الکترونیکی هواپیما ذخیره شده و هواپیما با استفاده از سامانه GPS و ارتفاعسنج میتواند مسیرهای از پیش تعیین شده را طی کند. البته کاربر نیز در حین پرواز می تواند در مسیر پرواز تصحیحات مورد نظر فرمانده عملیات را اعمال کند.
بازیافت «شاهین» نیز میتواند از دو طریق استفاده از چتر و یا ارابه فرود صورت میگیرد.
انتهای پیام/
رئیسجمهور گفت: ملت ایران خواستار حقوق حقه خود در چارچوب مقررات بینالمللی است و دولت سوئیس میتواند نقش خود را در این مسأله به بهترین شکل ایفا کند.
روحانی با اشاره به مذاکرات ایران با 1+5 در ژنو سوئیس تصریح کرد: دولت سوئیس این ظرفیت را دارد که بالاتر از حد یک میزبان عمل کرده و در جهت پیشرفت و پیشبرد مذاکرات هم قدمهای لازم را بردارد.
روحانی با بیان اینکه احساس میکنم که همه طرفهای مذاکرهکننده در موضوع هستهای قانع شدهاند که راه گذشته، راه مناسبی نبوده است، گفت: اگر هدف ما ایجاد اعتماد دوجانبه است راه حلهای بسیار بهتری نیز وجود دارد.
رییس جمهور افزود: معتقدم در شرایط دنیای امروز بازی برد – باخت هرگز موفق نبوده و همه باید به فکر بازی برد – برد باشیم و در این راستا اراده سیاسی لازم در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.
روحانی تصریح کرد: در ملاقاتهایی که با سران کشورهای مختلف در حاشیه شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد داشتیم، احساس کردم که شرایط کاملاً با گذشته تفاوت کرده و نیز در ملاقاتی که با برخی رهبران کشورهای اروپایی داشتم، متوجه شدم امروز این فضا در اتحادیه اروپا به وجود آمده که باید مسیر جدیدی طی شود.
رییس جمهور تصریح کرد: معتقدم در اجلاس ژنو اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران برای طرفین آشکار شده است.
روحانی با مردود دانستن تحریمهای یک جانبه و اینکه امروز حتی برای خرید دارو و غذا نیز با برخی از مشکلات بانکی مواجه هستیم، گفت: امیدوارم در راستای برطرف شدن این مشکلات قدمهای موثری برداشته شود.
رییس جمهور خاطر نشان کرد: جمهوری اسلامی ایران همه تلاش خود را میکند تا به جامعه بینالملل اعلام کند که همه اقدامات این کشور در چارچوب قانون است و هیچ موردی برای پنهان کردن وجود ندارد.
وی افزود: ملت ایران خواستار حقوق حقه خود در چارچوب مقررات بین المللی است و دولت سوئیس به عنوان دولتی مستقل و بی طرف که امروز جایگاه خاصی در جهان دارد میتواند نقش خود را در این مسأله به بهترین شکل که به نفع همگان خواهد بود، ایفا کند.
روحانی اظهار امیدواری کرد تا سفیر جدید سوئیس در ایران به عنوان حافظ منافع آمریکا بتواند حسن نیت جمهوری اسلامی را به طرف آمریکایی منتقل کند.
رییس جمهور در ادامه این دیدار ضمن آرزوی موفقیت برای سفیر جدید سوئیس در انجام مأموریتهای خود در جمهوری اسلامی ایران، گفت: کشور سوئیس همواره در نزد ایرانیان کشوری دوست و به ویژه به لحاظ فرهنگی قابل احترام است.
روحانی خاطر نشان کرد: در طول سالیان دراز روابط میان ایران و سوئیس، همواره یک رابطه اقتصادی و تجاری خوبی میان دو کشور برقرار بوده است.
رییس جمهور افزود: گر چه در یکی دو سال اخیر به خاطر مسائل مرتبط با تحریم قدری از روابط اقتصادی میان ایران و سوئیس کاسته شده، اما امیدوارم با شرایط سیاسی مناسبی که امروز به وجود آمده این نقص جبران شود.
جولیو هاز سفیر جدید سوئیس در ایران ضمن ابراز خرسندی از ملاقات با رییس جمهوری اسلامی ایران و با اشاره به اینکه حدود 140 سال از برقراری اولین روابط میان ایران و سوئیس میگذرد، گفت: بنده همه تلاش خود را در جهت ارتقا و گسترش سطح روابط اقتصادی دو کشور انجام خواهم داد.
سفیر جدید سوئیس همچنین تصریح کرد: معتقدیم که میشود از روند تحریمها علیه ایران با توجه به اوضاع اقتصاد جهانی کاسته شود و لذا تمام تلاش خود را برای کمک به جمهوری اسلامی ایران در این جهت به کار خواهیم بست.
وی از دولت جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب ژنو به عنوان محل مذاکرات هستهای با 1+5، قدردانی کرد.
سفیر جدید سوئیس خاطر نشان کرد: ما معتقدیم سخنرانی دکتر روحانی در نیویورک عصر جدیدی از روابط ایران با جهان را آغاز کرده و این برای سوئیس افتخار بزرگی خواهد بود که در این مسیر در حد توان خود در کنار ایران باشد.
انتهای پیام/
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه تیم مذاکرهکننده ایرانی نباید ذوقزده شود گفت: حداقل انتظار ما از غربیها لغو تمامی تحریمها علیه کشورمان است.
محسن رضایی امروز در حاشیه سفر مشهد در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی به تبیین و تشریح نظرات خود و همچنین پاسخ به پرسشهای فارس پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
فارس: نظرتان درباره دیپلماسی دولت یازدهم چیست؟
رضایی: در بحث مذاکرات دو نوع دستاورد قابل پیشبینی است. از لحاظ دستاوردهای مستقیم حداقل انتظار ما لغو تمامی تحریمها است و حداکثر به این نتیجه برسیم که باید کلیه سلاحهای شیمیایی در منطقه از بین برود و دستاورد دوم اینکه در دموکراسی تبعیض قائل نشوند مثل مردم بحرین که حکومت مردمی میخواهند.
در مورد دستاوردهای غیرمستقیم مذاکرات نیز باید گفت در دنیا طی هشت سال گذشته فضایی ایجاد کردند که ایران به دنبال جنگ و کشتار است.
در این دوره از مذاکرات چهره واقعی ایران شفاف شد و ما توانستیم کشورهایی مثل رژیم صهیونیستی را به شدت عصبانی کنیم و نشان دهیم که ایران به دنبال صلح و بیزار از بمب هستهای و شیمیایی است.
این را باید به تیم مذاکرهکننده بگویم که نباید در مذاکرات هیجانزده و ذوقزده شوند.
فارس: جایگاه منافع ملی، فردی و جناحی کجاست؟
رضایی: منافع ملی با منافع جناحی اشخاص فرق میکند. حفظ منافع ملی وظیفه ماست و در جهان، کشور ایران است که پرچم اسلام را دارد.
منافع جناحی و شخصی گاهی میتواند در تقابل با منافع ملی باشد و منافع ملی در کشور همان منافع اسلام و نظام است.
فارس: عملکرد دولت یازدهم در زمینه نرمش قهرمانانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
رضایی: در تمام دوران رهبری آیتالله خامنهای، سیاست خارجی تحت نظارت ایشان بوده و البته این بدان معنا نیست که دولتها اشتباه نکردند و این اشتباه به میزان بصیرت دولتها متغیر بوده است؛ هر جا بصیرت باشد میزان تندروی و کندروی کاهش مییابد.
به عنوان مثال در زمان آقای احمدینژاد چرا به توافق آقای لاریجانی با سولانا عمل نشد یا توافقاتی که با پوتین بسته شد چرا عمل نشد و پشت پا زده شد و این کندروی و تندرویها مشکلاتی را بوجود آورد.
امیدواریم دولت یازدهم تجربههای گذشته را با توسل به مشی اعتدال خود بکار گیرد.
فارس: منظور شما از ولایتیهای آزاده که در برخی سخنان خود به آن اشاره کردید، چیست؟
رضایی: من معتقد به ولایتیهای آزاده هستم یعنی با چشم باز پیرو ولایت باشند و اینها بهترین نمره را کسب و در شرایط سخت فداکاری میکنند و چون با چشم باز پیرو ولایت هستند، خطاهای کمتری دارند.
فارس: تعریف شما از ولایت چیست؟
رضایی: ولایت در اسلام مسئله بسیار مهمی است و در مسیحیت و یهودیت ما چنین بحث و این عمق را نمیبینیم و این یکی از اختصاصات اسلام است. دامنه ولایت از ولایت الهی و رسول خدا شروع و تا مومنین ادامه مییابد. ولایت از مردم جداناپذیر و بهم پیوسته است به طوری که یکی از شرایط ولایت، ارتباط ولی با مردم و بالعکس است.
ما در شیعه به ولایت به عنوان یک اصل اساسی توجه داریم که یک شکل آن را در مرجعیت که یک نوع ولایت است، میبینیم. در بسیاری از آموزههای مختلف دینی نیز جنبه ولایت مشاهده میشود که اهمیت موضوع را به انسان نشان میدهد.
جمهوری اسلامی با رأی و انتخاب مردم شکل گرفت و یکی از دلایل و مستندات تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت این است که مردم میخواهند و مردمسالاری دینی مجوزی برای تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت است.
فارس: رابطه ولایت با بصیرت را چگونه تعریف میکنید؟
رضایی: همیشه در بصیرت نیاز به شاخص داریم و عقل بشر به تنهایی کافی نیست؛ ولایت شاخصی است که انسان با کمک آن بصیرت را کامل میکند. در جامعه خودمان از امام تا کنون اگر این شاخص نبود اتفاقات ناگواری میافتاد و در همین زمینه دو مثال برای شما میزنم.
آدمهایی وابسته به القاعده به مدت هفت روز خانه خدا را محاصره کردند و برخی از امام خواستند از این حادثه حمایت کنند ولی امام گفتند این محاصره کار صهیونیستها است.
تجربه تاریخی نیز نشان داد که این اتفاق آب به آسیاب دشمن میریخت و امام خمینی میدید چه کسانی از این حادثه استفاده میکنند.
انقلاب اسلامی ایران با بصیرت و حرکتهای بصیرتگونه به جلو حرکت میکند و هر زمان این بصیرتها کمرنگ شد، ضررهای زیادی کردیم.
فارس: چگونه میتوان سطح بصیرت عمومی را بالا برد؟
رضایی: این کار سادهای نیست و بسیار سخت است؛ اقشار جامعه نسبت به بصیرت گروهبندی میشوند.
شهید مطهری در خط شناسی گروهای سیاسی، انسان بزرگی بود و ما چندین نمونه مثل ایشان را در تاریخ انقلاب داریم. در فتنه 88 من خیلی از دوستان ولایی را می دیدم که نمیتوانستند عمق حادثه را ببینند و تحلیل و یک برنامه راهبردی برای فتنه طراحی کنند.
مسئله بصیرت با اعتماد، پیوند دارد یعنی اگر اعتماد مردم به پیشکسوتان سیاسی محکم باشد، مردم به همین دلیل رفتار آنها را درک کرده و حرکت میکنند.
کسی که بصیرت دارد پیشگام جامعه است و اگر بصیرت نداشته باشد مردم را به انحراف میکشاند.
فارس: تعریف شما از سیاهنمایی و سیاهزدایی چیست؟
رضایی: سیاهنمایی و سیاهزدایی در بخش اول مثل هم هستند و هر دو مشکلات را میگویند ولی در سیاهنمایی در نیمه دوم یاس و ناامیدی به جامعه تزریق میشود و در سیاهزدایی مشکلات با راه حلاش مطرح میشود. سیاهزدایی لازمه جامعه و سیاهنمایی کمک به دشمن است.
باید گرانی و راه حلاش را به مردم گفت ولی بعضی میگویند دارد سیاهنمایی میکند که اینطور نیست. در سیاهزدایی به مردم اعتماد و امید داده میشود.
فارس: عدهای میگویند ولایتمداری در جامعه کمرنگ شده است
رضایی: من موافق کمرنگ شدن ولایتمداری در جامعه نیستم و نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهوری بود که مردم لبیک جانانه به رهبری گفتند.
برخی ارزشها و مسائل فرهنگی از ظاهر گرفته تا باطن آدمها در جامعه تا حدودی کمرنگ شده و مهمترین آن نرخ طلاق در ایران است.
من معتقد به اسلام اجتماعی هستم چرا که به اندازه کافی به اسلام سیاسی توجه کردیم و باید در سبک زندگی، الگوی تربیت، بازار و اقتصاد و شهرسازی نیز کاملاً متحول شویم تا مثل اسلام سیاسی، اسلام اجتماعی را درک کنیم.
سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی را نمیشود با عینک سیاسی نگاه کرد. در ایران بعد از 34 سال از انقلاب هنوز شهری با معماری اسلامی نداریم و معتقدم به اسلام اجتماعی توجه زیادی صورت نگرفته که اگر انجام شود یک انقلاب عظیم علمی و معرفتی شکل خواهد گرفت.
انتهای پیام/2202/ق40
رئیس کل اسبق بانک مرکزی گفت: روش محاسبه نرخ سود براساس بانکداری بدون ربا نیست.
وی افزود: عوامل بیرونی موثر بر بانکها میتواند موضوع مناظره بعدی باشد و امروز روی محور اول صحبت میکنیم.
رئیس اسبق بانک مرکزی گفت: بانکها بایستی سود بانکی خود را اصلاح جدی کنند و براساس قانون بانکداری بدون ربا آن را مشخص کند. اما آنچه در خصوص سود بانکی اتفاق میافتد براساس نظام بانکداری بدون ربا نیست.
مظاهری گفت: نظام بانکی فشار بیرون از بانک را بهانه میکند تا اصلاحات داخل بانکی را درست نکنند یکی از اصلاحات داخلی نظام بانکی نحوه محاسبه سود بانک است چرا که روش محاسبه سود بانکی ناصحیح است.
وی افزود: بانکها از پول وصولی اول جریمه را کسر میکند دوم سود خودشان را بر میدارند و سپس به بقیه موارد میرسند در حالی که این موضوع نه تنها مطابق با بانکداری بدون ربا نیست بلکه با بانکداری ربوی هم مطابق نیست چرا که حتی در بانکداری ربوی هم این کار را نمیکنند.
رئیس اسبق بانک مرکزی گفت: شرکتداری برای بانکها مضر است چرا که باید ببینیم بانکها به شرکتهای خودشان با چه ضوابطی وام میدهند در حالی که از دیگران وثیقههای سنگین میگیرند اما برای شرکتهای زیر مجموعه خودشان سهل میگیرند.
مظاهری گفت: بانکها باید با تولیدکنندگان شریک باشند سودشان باید همراه با سود تولیدکنندگان باشد در حالی که در سال 90 و 91 تولیدکنندگان وضعشان بد شد اما بانکها وضعشان خوب شد.
وی در پاسخ به سؤال نظرسنجی این برنامه گفت: من با کاهش نرخ مؤثر هزینه سود به نفع تولیدکنندگان واقعی کشور موافقم چرا که در شرایط تورم 40 درصدی تولید شکل نمیگیرد و در واقع مقصر کسی است که این تورم را به وجود آورده و همه هم او را میشناسند.
انتهای پیام/ر
دو فرمانده ارشد دیگر نیروهای القاعده در حمص سوریه کشته شدند.
ارتش سوریه در هفتههای اخیر موج جدیدی از حملات را به مخالفان مسلح به ویژه در حمص و حلب آغاز کرده است.
انتهای پیام/ص
تیم فوتبال پرسپولیس با شکست داماش گیلان به رده دوم جدول صعود کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، آخرین دیدار امروز از هفته سیزدهم لیگ برتر از ساعت 18 بین دو تیم پرسپولیس و داماش گیلان در ورزشگاه آزادی آغاز شد که بازی با نتیجه 2 بر صفر به سود پرسپولیس به پایان رسید.
در دقیقه 45+1 ضربه کاشته مهرداد کفشگری با برخورد به بازیکن داماش گیلان وارد دروازه داماش شد تا سرخپوشان در نیمه اول با برتری به رختکن بروند.
در دقیقه 82 حمید علیعسگر با یک ضربه کاشته دیگر از پشت محوطه جریمه به زیبایی گل دوم پرسپولیس را به ثمر رساند.
با این برد پرسپولیس 24 امتیازی شد و از رده پنجم به رده دوم صعود کرد و جای سپاهان را گرفت. سرخپوشان فقط دو امتیاز با فولاد صدرنشین فاصله دارند.
داماش گیلان هم با 14 امتیاز در رده یازدهم باقی ماندند.
سیدمهدی سیدصالحی در دقیقه 30 با یک ضربه سر گلزنی کرد که این گل در موقعیت آفساید به ثمر رسید.
شاهین حاجبابایی به محمد مختاری و روحالله سیفاللهی و آبشک از داماش گیلان و مهرداد کفشگری از پرسپولیس کارت زرد نشان داد.
در دقیقه 74 مهرداد کفشگری با دریافت کارت زرد دوم از پرسپولیس اخراج شد.
در دقیقه 83 محمد مختاری با دریافت کارت زرد دوم از داماش گیلان اخراج شد.
انگار اخراج کفشگری برای پرسپولیس خوش یمن است زیرا در یک بازی دیگر هم که کفشگری اخراج شد بازهم پرسپولیس 10 نفره به برتری رسید.
آخرین دیدار هفته سیزدهم فردا بین دو تیم نفت تهران و استقلال در ورزشگاه تختی برگزار میشود.
ترکیب پرسپولیس:
نیلسون، سیدجلال حسینی، میثم حسینی، حمید علیعسگری، رضا حقیقی، پیام صادقیان( از دقیقه 68 امید عالیشاه)، رضا نورمحمدی، محمد نوری، مهرداد کفشگری، هادی نوروزی( از دقیقه 78 قاسم دهنوی) و سیدمهدی سیدصالحی( 90- محمدرضا خلعتبری)
سرمربی: علی دایی
ترکیب داماش گیلان:
میلاد فراهانی، علیرضا نظیفکار، محمد مختاری، هادی محمدی( از دقیقه 74 رضا کاردوست)، ابوذر رحیمی، روحالله سیفاللهی، ابوالفضل حاجیزاده، محمدرضا مهدوی، محمد آبشک، سعید قدمی( از دقیقه 63 رسول سروشنیا) و امین متوسلزاده( از دقیقه 54 مسعود حسنزاده)
سرمربی: افشین ناظمی
انتهای پیام/ی
دیدارهای تراکتورسازی ـ فولاد خوزستان و سایپا ـ سپاهان با تساوی به پایان رسید.
تراکتورسازی 2 - فولاد خوزستان 2
گلها: سعید دقیقی دقیقه 14 و مهدی کریمیان دقیقه 65 تراکتورسازی، لوسیانو پریرا دقیقه 38 پنالتی و اسماعیل شریفات دقیقه 66 فولاد خوزستان
سایپا صفر - سپاهان صفر
با نتایج امروز تغییری در رده های اول تا سوم جدول به وجود نیامد و فولاد، سپاهان و تراکتورسازی همچنان در رده های اول تا سوم باقی ماندند.
انتهای پیام/ی
سخنگوی جبهه پایداری درخصوص علل کناره گیریاش از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری گفت: صبحتهایی که با آقای جلیلی داشتیم، نشان میداد تصمیم وی برای ماندن جدی است و من حس کردم وی میتواند به محور اتحاد تبدیل شود.
باقری لنکرانی در ابتدای مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال که بعد از پایان دوران وزارت به چه کاری مشغول بوده گفت: مسئولیتم در وزارت بهداشت، 12 شهریور 88 به پایان رسید، بعد از چند روز استراحت به شیراز بازگشتم و به کار قبلیام (تدریس در دانشگاه، تحقیق و ویزیت بیماران) مشغول شدم. البته بخشی از وقت خود را هم به فعالیت های اجتماعی اختصاص دادم.
وی ادامه داد: من احساس دلخوری ندارم اما نگرانم، کشور ما ظرفیتهای بسیار خوبی دارد که نیروهای انسانی بخش بزرگی از این ظرفیت را تشکیل میدهد. خدای متعال هم به این کشور لطف زیادی داشته و منابع بسیاری را در اختیار آن گذاشته است. از طرف دیگر دشمنان بسیار بدجنسی هم داریم و در این بین نگرانم که به درستی از ظرفیتهایی که در اختیار داریم، استفاده نکنیم. شاید این نگرانی بود که بخشی از فعالیتهای چهار سال اخیر من را هم تحت تاثیر قرار داده است.
جوانترین وزیر کابینه دولت نهم در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد انتخابش به عنوان وزیر بهداشت دولت احمدینژاد اظهار داشت:من و آقای احمدینژاد آشنایی شخصی نداشتیم. من در شیراز بودم و وی در تهران و حوزه کاری مشترکی هم نداشتیم اما تعدادی دوست مشترک داشتیم که برخی از آنها نام بنده را برای وزارت بهداشت معرفی کرده بودند. در هر صورت بنده را برای انجام مصاحبه دعوت کردند. دفعه اول آقای دانش جعفری از طرف آقای احمدی نژاد با من مصاحبه کردند.
وی ادامه داد: بعد از صحبت هایی که با آقای دانش جعفری داشتیم، به همراه وی به دیدار آقای احمدی نژاد رفتیم. وی در این دیدار گفت اگر وزیر بهداشت شوی، چه کارهایی انجام خواهی داد؟ در پاسخ گفتم من نیامده ام بگویم می خواهم وزیر بهداشت شوم، آمده ام انتخابتان را تبریک بگویم.
لنکرانی با بیان اینکه در هر دو دوره انتخابات سال 84 به احمدینژاد رای داده، گفت: در آن جلسه به آقای دکتر گفتم که بنده به درد وزارت شما نمی خورم چون برای این کار آمادگی ندارم. در ادامه چند اسم را هم به ایشان معرفی کردم که برای این کار خودشان را آماده کرده بودند. وی گفت من بررسی کرده ام و تو به نظرم گزینه بهتری هستی. در نهایت خداحافظی کردیم و برگشتم و واقعاً هم این موضوع را جدی نگرفتم.
وی افزود: همراه با خانواده به تبریز سفر کرده بودم و در ذهن خودم هم موضوع را منتفی کرده بودم که از دفتر رئیس جمهور تماس گرفتند و گفتند آقای رئیس جمهور گفته فلانی بیاید. من هم به دیدار وی رفتم که آقای دکتر گفت من اسم تو را در لیست وزرای ارائه شده به مجلس قرار داده ام، در واقع در کار انجام شده قرار گرفتم.
وزیر بهداشت دولت نهم در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: سال 81 که درسم تمام شد و به عنوان هیات علمی دانشگاه استخدام شدم، یک مقدار مسولیتهای آموزشی را تجربه کردم. سال 82 رئیس بیمارستان نمازی شدم که یکی از بزرگترین بیمارستان های کشور است. دوستانی که در دانشگاه بودند این ارزیابی را داشتند که کارهای مثبتی در بیمارستان انجام شده، بعد از آن معاون اداری- مالی دانشگاه علوم پزشکی شیراز شدم. چند وقتی هم در این مسولیت بودم اما به دلیل اختلاف نظری که با رئیس وقت دانشگاه داشتم، به این نتیجه رسیدم که برای وی زحمتی ایجاد نکنیم. در هر صورت از دوستان عذرخواهی کردم و مدیر گروه داخلی دانشگاه شدم.
وی ادامه داد: فکر می کردم کسی که مشکلات بیمارستان و دانشگاه را درک میکند، می تواند کار وزارت بهداشت را از پایه درک کند و می داند که چالش|ها کجاست. بیشترین نگرانی من در مورد قبول مسئولیت وزارت بهداشت این بود که بتوانم گروه همکاران خوبی را انتخاب کنم. نگرانی دیگرم هم این بود که بتوانیم از همکاری های بین بخشی بیشتر استفاده کنیم.
باقری لنکرانی افزود: مرحوم آیت الله مشکینی به واسطه آقای علویان به من پیغامی دادند که خیلی برایم راه گشا بود. ایشان فرموده بودند وقتی می خواهید برای خودتان همکار پیدا کنید، بگردید و افرادی که از خودتان بهتر هستند را انتخاب کنید. این حرف خیلی مهم و کلیدی بود. این رویکرد متفاوت خیلی به ما کمک کرد و توانستیم همکاران خوبی داشته باشیم و در طی آن چهار سال فضای همکاری و همدلی خوبی را تجربه کردیم. این همدلی خیلی به ما کمک کرد. حتی در مواقعی که مشکلات خیلی سنگین می شد، این جو همدلی و همیاری خیلی به ما کمک کرد و تیم کاری ما مکمل یکدیگر بودند.
جوان ترین وزیر کابینه دولت نهم در بخش دیگری از شناسنامه در مورد دلایل موفقیت در دوران وزارت خود اظهار داشت: این لطف خدا هست که از دوران وزارت ما خاطره خوبی در اذهان هست. تجربه خوبی که در آن دوره در وزارت بهداشت اتفاق افتاد که فکر میکنم در نوع برخورد وزارت بهداشت با مردم شروع خاصی بود. وزارت بهداشت در آن دوره تلاش میکرد گوش شنوایی برای مردم باشد و به آنها پاسخگو باشد. در واقع این پاسخگویی، در وزارت بهداشت به یک روش جا افتاده تبدیل شد.
وی ادامه داد: نکته دیگری که خیلی به ما کمک کرد، تلاش برای ارتباط با نخبگان دانشگاهی بود.مثلاً اولین روز استادی که ما در دوره وزارت برگزار کردیم (سال 85)، از تمام کسانی که در دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور رتبه استاد تمامی داشتند (اعم از شاغل و بازنشسته) دعوت کردیم. موضوعی که در این جلسه مطرح شد این بود که وزارت ارشاد از همه کسانی که در این جلسه حضور دارند درخواست می کند که با او همفکری داشته باشند. این پایه ای شد برای یک شبکه نخبگانی که در حقیقت پشتوانه وزارت بهداشت بود.
وی ادامه داد: بهترین خاطرات این چهار سال، مجموعه اقداماتی بود که به نوعی یکدیگر را تکمیل و برای رسیدن به یک نگاه جامع تر و پاسخگو به ما کمک می کردند. در وزارت بهداشت این موضوع برای همه جا افتاده بود که ما باید آن چه در توان داریم را انجام دهیم و پاسخگو باشیم.
باقری لنکرانی همچنین گفت: مرحوم کردان تازه مسئولیت وزارت کشور را برعهده گرفته بود که وبا در عراق اپیدمی شده بود و حدود 20 هزار نفر به این بیماری مبتلا شده بودند و ما خیلی نگران بودیم که این بیماری وارد کشور نشود. در مرزهای غربی 40-50 نفر از افرادی که به عراق تردد داشتند دچار این بیماری شدند و یکی- دو مورد هم در اطراف تهران دیده شده بود. وقتی بررسی کردیم دیدم مشکلی که در اطراف تهران بوده، از آب آشامیدنی غیر بهداشتی است، خب ما در این مورد توان برخورد نداشتیم، به همین دلیل با مرحوم کردان تماس گرفتیم و موضوع را برایشان شرح دادیم. ایشان لطف کردند و همان موقع به مسولین مربوطه تماس گرفت و دستور پلمپ چاه آلوده آب را صادر کرد. همین تصمیم و حمایت به ما خیلی کمک کرد که جلوی این اپیدمی گرفته شود.
وزیربهداشت دولت نهم در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: من در رای گیری اول رای اعتماد (سال 84) جوان ترین وزیر کابینه بودم اما وقتی آقای مهرابی و آقای حسینی آمدند، این عزیزان از من جوانتر بودند.
وی در مورد عدم معرفی به عنوان وزیر بهداشت دولت نهم هم گفت: ما می توانیم برای خودمان توهماتی داشته باشیم اما مجاز نیستیم هرچه به ذهنمان می آید را پرورش دهیم. واقعیت این است که یک هفته مانده به معرفی کابینه دولت دهم، از دفتر رئیس جمهور با من تماس گرفتند و گفتند آقای رئیس جمهور می خواهد تو را ببیند. من در پاسخ گفتم آخرین روزهای مسئولیتمان است و در مشغول جمع کردن کارها هستم. اما دوستان اصرار کردند که بیا.
وی افزود: در نهایت به دیدار آقای احمدینژاد رفتم که در این دیدار گفت من بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که سه تا از وزارتخانه ها را به وزرای خانم بسپارم که یکی از این وزارتخانهها، وزارتخانه شماست. شما با این تصمیم مشکلی ندارید؟ من هم در پاسخ گفتم نه، مشکلی نیست و از این بابت تشکر هم می کنم که مسئولیت از روی دوشم برداشته میشود. وی توضیحاتی را در مورد انتخاب وزرای زن بیان کرد که عمده مطلب این بود که میگفت نمیخواهم این موضوع در حد مطالبه و شعار باقی بماند.
باقری لنکرانی افزود: احمدینژاد کارهای دیگری به من پیشنهاد داد برخی از این کارها با عضویت در هیات دولت بود و برخی دیگر بدون عضویت در هیات دولت، بنده خدمت ایشان عرض کردم حس من از این جلسه طوری است که انگار یک نفر بیکار هست و میخواهید برای او کاریابی کنید اما من واقعاً احساس بیکاری نمی کنم و بعد از پایان کارم در دولت، کار مهمی برای خودم قائلم. برگشت به دانشگاه برای من کار مهمی است.
وی ادامه داد: به 3 دلیل پیشنهادات کار آقای رئیس جمهور را قبول نکردم. اولین دلیل این بود که من باید متناسب با جایگاهی که برای مسولیت آن دعوت می شوم، باید به آن علاقمند باشم و بتوانم کار مفیدی انجام دهم. دلیل دوم این بود که کار قبلی ام را خیلی دوست داشتم، من واقعاً از طبابت لذت می برم. دلیل سوم هم این بود که من فضای دولت دهم را از فضای دولت نهم متفاوت می دیدم و فکر می کردم بهتر است آن خاطره خوش را حفظ کنیم تا اینکه بیاییم و دچار چالش هایی شویم که خاطرات خوش قبلی برایمان تبدیل به نوعی آرزوی دست نیافتنی شود.
لنکرانی با بیان اینکه شروع این بحث از جریان معاون اولی و نامه رهبری بود گفت: همه دولت به مشهد رفته بود اما من به دلیل کسالتی که داشتم به مشهد نرفتم. در جلسه ای که مشهد برگزار شده بود، آقای صالحی را به جای آقای آقازاده به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی معرفی کردند. آقای بقایی را به عنوان رئیس میراث فرهنگی معرفی کردند و...در نهایت نام آقای مشایی را به جای آقای داودی به عنوان معاون اول اعلام کرده بودند. من در آن جلسه نبودم اما وقتی این خبر به ما رسید، برای ما یک مقدار نگران کننده بود که دولت دهم چه مسیری را طی خواهد کرد.
وی ادامه داد: اتفاقاتی افتاده بود و به نوعی شناخت از آقای مشایی رسیده بودیم و به همین دلیل هم کمی نگران بودیم که حضورشان در این عرصه ممکن است برای دولت چالش زا باشد. بعد هم نامه مقام معظم رهبری منتشر شد که به نظرم ایشان هوشمندانه فرموده بودند که انتصاب ایشان باعث ایجاد دلخوری بین طرفداران دولت می شود.
لنکرانی افزود: من به همراه برخی از دوستان هیات دولت نامه ای نوشتیم و اعلام کردیم که با توجه به امر صریح رهبری، اگر جلسه ای به معاونت اولی ایشان (مشایی) برگزار شود، خودمان را موظف به شرکت در آن نمی دانیم و شرکت نخواهیم کرد. این نامه به امضای تعدادی از اعضای کابینه رسید و عده ای از دوستان هم معتقد بودند این نامه امضاء نشود و موضوع به صورت شفاهی پیگیری شود. آقای صفار متنی را تهیه کرده بودند و آقای سعیدی کیا، آقای محسنی اژه ای، آقای مصری، آقای نوذری، خانم دکتر طبیب زاده، من و... این نامه را امضاء کردیم. متنی که آقای صفار نوشته بود خیلی مفصل به نظر می رسید به همین دلیل من متن دیگری را نوشتم که خلاصه تر بود و فقط معطوف به همین نکته بود.
وی در ادامه گفت: همان متن مورد موافقت دوستان قرار گرفت و به امضاء رسید و در نهایت با علنی شدن نامه رهبری، آقای رئیس جمهور تصمیمشان را کان لم یکن اعلام کردند.
وزیر بهداشت دولت نهم در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: برکناری خانم دستجردی یک اتفاق ناگهانی نبود و پروسه ای بود که قابل پیش بینی بود. من تقریباً از چند هفته قبل می دانستم که ایشان برکنار می شود. اتفاقاً شب قبلش من با یکی از مسئولین دولتی صحبت می کردم که ایشان گفت ماجرا تمام شده و فردای آن روز بود که برکناری خانم دستجردی رسماً اعلام شد.
وی ادامه داد: خیلی ها تلاش می کنند حضور سیاسی را پر هزینه کنند و شرایط را طوری می کنند که اگر شما در صحنه اجتماعی شرکت کردید، هزینه های زیادی به شما تحمیل شود. به نظرم این با سیره امام و رهبری متفاوت است. عین این بحث را در زمان فعالیت های دانشگاهی هم داشتیم. رهبری معظم انقلاب یک زمانی فرمودند خدا لعنت کند کسانی را که به دانشجویان اجازه نمی دهند سیاسی باشند. البته شاید برخی ها از روی خیرخواهی این کار را انجام می دهند اما در هر صورت برخی از افراد هستند که تلاش می کنند هزینه حضور سیاسی را بالا ببرند. این کار به نظرم اشتباه است. صحنه سیاست و حضور اجتماعی باید به یک فعالیت عبادی تبدیل شود.
لنکرانی افزود: اگر حضور در سیاست از جنس چسبندگی به قدرت و کارهای خلاف شرع باشد، بهتر است دخالتی در آن نداشته باشیم اما نباید در برابر امور اجتماعی بی تفاوت بود.
باقری لنکرانی در مورد حضور در عرصه انتخابات 92 هم اظهار داشت: در انتخابات مجلس نهم (زمستان 90) گفتم بنده نمی خواهم کاندیدای نمایندگی مجلس شوم. در جریان انتخابات ریاست جمهوری هم عده ای از من پرسیدند تو که نمی خواستی کاندیدای انتخابات مجلس شوی، چطور برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردی؟! واقعیتش این است تلقی که بنده از نمایندگی موفق دارم چیزی است که در خودم نمی بینم اما صحنه قوه اجرا و ریاست جمهوری را صحنه متفاوتی را می بینم. وظیفه اصلی قوه مجریه اجرای قانون و خدمت گزاری به مردم است.
وی افزود: یکی از دوستان عزیز که در امور اجتماعی و سیاسی پیشکسوت هم محسوب می شوند و سابقه طولانی هم در مجلس شورای اسلامی دارد چند وقت پیش گفت در قوه مقننه با لابی گری می توان به خوبی تصمیم سازی کرد! خب من با این بیان یک مقدار مشکل ذهنی داشتم و به همین دلیل با درک خودم، آن فضا را ، فضای مناسبی تلقی نمی کردم اما فضای قوه مجریه را فضایی متفاوت می بینم.
وزیر بهداشت دولت نهم در بخش دیگری از برنامه در پاسخ به این سوال مجری که پرسید آیا در این مدت که وارد عرصه سیاست شده اید، صابون بد اخلاقی های سیاست به تنتان خورده، گفت: بله، اما در این موارد سعی می کنم فرمایش حضرت زینب (س) را مرتب برای خودم تکرار کنم و خودم را با آن تطبیق دهم که فرمودند «ما رایت الا جمیلا».
وی ادامه داد:«ما باید تلاش کنیم فضای سیاسی و حضورهای اجتماعی را یک مقدار تلطیف کنیم. رهبر معظم انقلاب سال 90 در کرمانشاه صحبتی در مورد تحزب و تشکل ها انجام دادند که روی من تاثیر زیادی داشت. ایشان فرمودند برخی ها از تحزب برای گرفتن پست های مختلف استفاده می کنند، ما این را نهی نمی کنیم اما این تشکل اسلامی نیست! ایشان فرمودند تشکل اسلامی، تشکلی است که تلاش می کند جریان فکری جامعه را هدایت کند و جریان فکری صحیحی را در جامعه ترویج دهد.
لنکرانی افزود: در کار حزبی در نهایت تلاش برای چسبندگی به قدرت به وجود می آید اما در جبهه گفتمانی، به ترویج فکر نگاه می شود و زیاد برای خودش مهم نیست که خودش به قدرت برسد یا خیر! فکر می کنم اگر موفق شویم فضای اجتماعی و سیاسی را به سمتی ببریم که به جای افراد و احزاب، گفتمان ها مورد بحث قرار بگیرند اتفاق مهمی خواهد افتاد.
وزیر بهداشت دولت نهم در مورد علت انصراف خود از انتخابات ریاست جمهوری 92 هم گفت: حرف های زیادی زده می شود و ما موظف نیستیم همه را قانع کنیم اما شخصیت ارزشمند و اثر گذاری مثل آیت الله مصباح در مورد حقیر هم صحبت کرد و هم متنی نوشته بود که برخی از علما امضاء کرده بودند. برخی از صاحبنظران سیاسی کشور مطالبی را عنوان کرده بودند و... ظاهر کار اینطور نبود که صحنه طوری که می گویند رقم بخورد اما اتفاقی که افتاد این بود و برایم خیلی مهم بود کاندیدا شدن آقای جلیلی بود.
وی افزود:صبحت هایی که با ایشان داشتیم نشان می داد تصمیم ایشان برای ماندن جدی است. من حس کردم وی بیش از من توان این را دارند که به محور اتحاد تبدیل شوند. من به لحاظ فضای مخربی که پیش آمده بود، حس کردم بعضی ها ممکن است دچار تردید شوند و از طرفی لازم بود که گفتمان انقلاب اسلامی با یک پرچمدار در این عرصه حضور داشته باشد تا این تردید و ابهام وجود نداشته باشد. من با خیلی از دوستان مشورت کردم که بعضی از آن ها معتقد بودند که من باید در صحنه باقی بمانم اما وقتی به وجدان خودم رجوع کردم دیدم رقابت جایی معنا دارد که تفاوت وجود دارد اما وقتی ما تفاوتی نداریم و یک حرف را بیان می کنیم، دوگانگی بی معناست و به همین خاطر هم تصمیم به انصراف گرفتم.
لنکرانی با بیان اینکه به دوستان جبهه پایداری اطلاع دادم که می خواهم از کاندیداتوری انصراف دهم ادامه داد: اغلب دوستان در جبهه پایداری مخالف این تصمیم بودند.
لنکرانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: من فکر می کنم صحبت هایی که الان مطرح می شود، در چند سطح قابل جمع بندی است. یکسری از صحبت ها نقد گذشته است که موضوع خیلی خاصی نیست چون دیکته نوشته شده، غلط هایی دارد که در دوره های مختلف شدت و ضعف داشته است. در ده دولتی که بوده، نقاط ضعف و قوت مختلفی وجود داشته است. یک سری دیگر از صحبت ها بیان برخی از آمال ها و آرزوهاست. به هرحال همه دوست دارند کشور رونق اقتصادی داشته باشد و بیکاری و مشکلات اقتصادی مرتفع شود.
وی افزود: معدود حرف هایی هم هست که به نوعی وارد فضای جهت گیری می شود. اینجا چند نگاه متفاوت وجود دارد. یک نگاه می گوید برای برون رفت از مشکلات فعلی کشور، می توان برای نگاه به بیرون اصالت قائل شد. به نظر من این که خیال کنیم برای حل مشکلات داخلی، الزاماً باید به بیرون نگاه داشته باشیم، یک اشکال اساسی دارد. اشکال اساسی این نگاه این است که ما هم با دشمن که ما در یک جنگ براندازانه است، نگاهی خوش خیالانه داشته ایم و هم توان خود را دست کم گرفته ایم. وقتی اینطور به مسائل نگاه کنیم، کسی که در بیرون کشور هست هم سر ما منت خواهد گذاشت.
باقری لنکرانی ادامه داد: نه تنها دشمنان بلکه حتی دوستان سیاسی هم اگر حس کنند ما به آن ها احتیاج داریم، از ما امتیازاتی را طلب خواهند کرد که صحیح نیست. این یکی از چالش های گفتمانی دوره فعلی است که آیا ما برای برون رفت از مشکلات در وهله اول به ظرفیت های درون زای خود توجه داریم یا اصالت را برای بیرون قائلیم! بنده فکر می کنم باید اصالت را به ظرفیت های درون زای خود معطوف کنیم. اگر این کار را انجام دهیم، در تعاملات خارجی هم می توانیم حضور تاثیرگذارتری داشته باشیم. وقتی ما با این موضوع برخود کنیم، شاهد زمینه های متفاوتی خواهیم بود.
وی افزود: آمریکایی ها در سال 89 گفتند ما با تحریم بنزینی ایران را فلج خواهیم کرد. وزیر وقت نفت (میرکاظمی) با متخصصان جلساتی متعددی را برگزار کردند و این نقطه ضعف را ظرف چند ماه از بین بردند و در نهایت به کشور تولید کننده بنزین تبدیل شدیم.
لنکرانی همچنین گفت: همه بحث پیشرفت و عدالت را مطرح می کنند اما عده ای صرفا فقط برای عدالت و یا صرفاً برای پیشرفت اصالت قائلند! به نظرم پیشرفت بدون عدالت هیچ معنایی ندارد و عدالت محوری را باید در همه برنامه هایمان لحاظ کنیم. نکته دیگری که وجود دارد این است که در نهایت به این نتیجه برسیم که چه هدفی از تشکیل حکومت داریم و می خواهیم به چه نقطه ای برسیم. امام معتقد بودند که پیشرفت و عدالت هم هدف نهایی نیست و حکومتی که ما تشکیل می دهیم باید احیاگر ارتباط عموم مردم با خداوند متعال باشد. این حرف شاید شعاری به نظر بیاید اما به نظرم یک حرف محوری است. دولتی که برای خود رسالت دینی قائل باشد با دولتی که این رسالت را برای خود قائل نباشد دو رویکرد متفاوت از هم را دنبال خواهند کرد و اولویت بندی های متفاوتی از شرایط خواهند داشت.
وزیر دولت احمدی نژاد در مورد چگونگی آشنایی خود با آیت الله مصباح هم اظهار داشت: اولین آشنایی ما با ایشان از کتاب هایشان بود. در جریان جامعه اسلامی دانشگاهیان شیراز برای اولین بار خدمت ایشان رسیدم. سال 69 بود که ایشان را برای سخنرانی دعوت کردیم و ایشان هم قبول کرد و برای سخنرانی به شیراز آمد اما جناح چپ این جلسه را برهم زدند و اجازه برگزاری این جلسه را صادر نکردند و علی رغم اینکه ما مجوزهای لازم را گرفته بودیم، بر در سالن قفل زدند و گفتند انجمن اسلامی دانشگاه ما هستیم و قانون اینجا هم دست ماست.
وی ادامه داد: وقتی برای عذرخواهی خدمت ایشان رسیدیم، جلسه ملاطفت آمیزی بود و اولین دیدار حضوری ما آنجا رغم خورد. اما دیدارهای جدی ما از زمان حضورم در وزارت بهداشت آغاز شد. در آن زمان ما یک بحثی را آغاز کردیم و گفتیم ما وزارتخانه آموزشی هستیم. این آموزش باید طوری باشد که فراگیران و همینطور آموزش دهندگان ما با اصول و مبانی دینی آشنا باشند. به همین دلیل طرح معرفت را در وزارت بهداشت راه اندازی کردیم که موسسه آموزشی امام خمینی همکار اصلی ما در برگزاری این طرح بود که زیر نظر آیت الله مصباح فعالیت می کرد. این موضوع باعث شد ارتباط کاری قوی با آن جا داشته باشیم.
لنکرانی در پاسخ به این سوال که آیا جبهه پایداری راه خود را از اصولگرایان جدا کرده یا خیر، گفت: دوستانی که عنوان اصولگرایی را برای خود انتخاب کرده اند، به یک طیف وسیع تبدیل شده اند. در این طیف کسانی هستند که تعاریف مختلفی از اصولگرایی دارند. من فکر می کنم عنوان اصولگرایی امروز این ظرفیت را ندارد که نگاه های دقیق تر را تبیین کند. ما باید در مسیر اصولگرایی به سمتی حرکت کنیم که نظام حکومتی مان از یک نگاه مومنانه تر موثر شود.
وی در پایان برنامه هم گفت: اینکه برخی می گویند ما می خواهیم خالص سازی کنیم، حرف اشتباهی است. اینکه نسبت به افراد تلقی خلوص کنیم، کار درستی نیست چون ما معیاری برای سنجش افراد نسبت به یکدیگر در اختیار نداریم اما جهت گیری ها مهم است. مثلاً برخی اوقات می گوییم طوری برنامه ریزی کنیم که هفتاد درصد از صندلی های مجلس را کسب کنیم و یا دولت را به دست بگیریم تا وزارتخانه را طبق میل خود ساماندهی کنیم، این نگاه به نظر من قابل انتقاد است. تشکل مطلوب چیزی است که به مناصب و حضور در قدرت نگاه نمی کند بلکه به گفتمان سازی و ترویج گفتمان توجه دارد. وقتی این موضوع اصل شد، خروجی کار متفاوت می شود.
انتهای پیام/
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی
دوستان