میگویند حافظه ملتها کوتاه مدت است. همیشه قدیمترها را بهتر از امروز میدانند. سختیهای گذشته را زود فراموش میکنند و در صورت مواجهه با سختیهای امروز، آسایش خیالیِ دیروز را آرزو میکنند. بخاطر همین است که در عین دقت در وضع امروز و نگاه به فردا، بایست مدام دیروزمان را به خودمان یادآوری کنیم تا خدای نکرده برای رسیدن به قله فردا و از حول فرار از چاله امروز به چاه دیروز باز نیافتیم.
دیگر وقت آن شده است که تعارف را کنار بگذاریم، بیپرده سخن بگوییم، از گذشته نزدیکمان بگوییم. گذشتهای که بسیاری از سازندگانش دیگر به آن افتخار نمیکنند و دوست دارند آن را به دست فراموشی بسپارند. ما نسل سومیهای این انقلابِ مظلوم، دلگیریم از نسل بالاییهای خودمان، آنهایی که زیباترین انقلاب دنیا را به ما سپردند و امروز خودشان در پی کتمان زیباییهای آنند.
دیگر وقت آن است که تعارف را کنار بگذاریم و پرونده عملکرد این تکراری شدگان پر ادعا را ورق بزنیم. دایههای مهربانتر از مادری که وقتی امروز را نقد میکنند و برای آینده اعلام برنامه میکنند، گویی دفتر مشقشان خط نخورده است و خالی، و به خیال خودشان که کوتاه مدتیِ حافظه ملتها این بار نیز تکراری بودنشان را پنهان خواهد کرد.
خیلی جالب است، هزاران دندان تیز از بیرونِ مرزهای این زیباترین انقلاب به دریدنِ آن گرد شدهاند و این تکراریشدگان تاریخِ انقلاب با طعنه و کنایه فقط بلدند بگویند که «دیدید گفتیم...» «از قبل هم معلوم بود...» «این چه وضعی است دیگر...» «اگر عرضه ندارید بروید کنار بگذارید ما بیاییم...».
دیگر دغدغههای خیلی از این تکراریشدگان به اوج رساندن پرچم اسلام به قلههای رفیع عزت و سربلندی در دنیا نیست. بلکه دغدغههایشان درست از آب در آمدن پیشبینیهای بدبینانهشان است. خنک شدن دلهایشان است. خون دل خوراندن به پرچمدار و علمدار انقلاب است. اصلا از دیدن حال بد مردم لذت میبرند. چرا که همه اینها درست از آب در آمدن پیشبینیهایشان است. غافل از اینکه دشمن دندانش تیز است، غافل از اینکه دشمن محاصره را تنگتر کرده است. و در این بین خوابزدگان امروز هم به تکراریشدگان دیروز پیوستهاند. خوابزدگانی که تمام دغدغهشان شده است حفظ قدرتی که با شعارهای بنیانگذار بدست آوردهاند و حال میخواهند آن را در دست دوستان منحرفشان مستدام کنند.
«مصاف» نام مستندِ جوانی است که میخواهد نگذارد یادمان برود که این مدعیان امروز، همان تکراریهای دیروزند. اینهایی که امروز دم از آزادی میزنند، همان محدودکنندههای دیروزند و آنها که امروز دم از رسیدگی به وضع معیشت مردم میزنند، همان تنگکنندگان معیشت مردمند. نمیدانم رسانه ملی منتظر کدامین فرصت است تا نسل سومیها را از گذشتهشان آگاه کند و به آنها بگوید که وقتی بنیانگذار رفت چگونه علمدار این علمِ سنگین را تا اینجا با خود کشاند. اما تعدادی از جوانانِ نسل سومی، بدون هیچگونه ادعا، در گذشته این تکراریشدگان مطالعه و کنکاش کردهاند و حاصل تلاششان شده است مستندی به نام «مصاف».
باشد که «مصاف» تصویر آغازینی باشد برای جلوگیری از ارتجاع و بازگشت به گذشته، برای آنکه یادمان نرود دیروز چاهها در راهمان بود و امروز چالهها. دندان گرگها تیز است و دوستان بیوفا. قله را یادمان نرود که رسیدن به آن نزدیک است.
آنچه در ادامه می بینید بخشی از این مستند است که به بازخوانی عوارض اجرای افسارگسیخته سیاست تعدیل اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجانی و همچنین افزایهمچنین افزایش 4 برابری قیمت ارز، کاهش کالاهای اساسی و ایجاد زمینه برای رسیدن به ثروت های باد آورده در این برهه سخن می گوید.
ش 4 برابری قیمت ارز، کاهش کالاهای اساسی و ایجاد زمینه برای رسیدن به ثروت های باد آورده در این برهه سخن می گوید.